#مهربانی
#همسرانه
صبح ها سریع از هم فاصله نگیرید ، صبح فرصتی عالی برای عشق بازی با روح و جسم همسرتان است ، کمی زودتر از خواب بیدار شوید تا بتوانید برای هم وقت بگذارید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#همسرانه
صبح ها سریع از هم فاصله نگیرید ، صبح فرصتی عالی برای عشق بازی با روح و جسم همسرتان است ، کمی زودتر از خواب بیدار شوید تا بتوانید برای هم وقت بگذارید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#تلنگر
مردان و زنان ساده لوحی که امیدوار هستند که با تماشای فیلم های پورنو گرافیک
(هرزه نگارانه، س ک سی)
سرشار از انحرافات جنسی و انحطاطات اخلاقی، به " هنر هم آغوشی و مهارت های آمیزشی " دست یابند
درست همانند نادان های ناکامی هستند که در گندآب باتلاق، به دنبال صید ماهی های قبراق و سرحال قزل آلا هستند !
@harimezendgi👩❤️👨🦋
مردان و زنان ساده لوحی که امیدوار هستند که با تماشای فیلم های پورنو گرافیک
(هرزه نگارانه، س ک سی)
سرشار از انحرافات جنسی و انحطاطات اخلاقی، به " هنر هم آغوشی و مهارت های آمیزشی " دست یابند
درست همانند نادان های ناکامی هستند که در گندآب باتلاق، به دنبال صید ماهی های قبراق و سرحال قزل آلا هستند !
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آقایون_بخوانند
همسرتان را در سوالهایی که میپرسد متقاعد کنید که #نفر_اول زندگی شماست... شاید خیلی از صحبتهایش تنها برای #تایید این حس از طرف شما باشد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
همسرتان را در سوالهایی که میپرسد متقاعد کنید که #نفر_اول زندگی شماست... شاید خیلی از صحبتهایش تنها برای #تایید این حس از طرف شما باشد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#همسرانه
"هنگام بحثهای جدی صدايتان را بلند نكنيد!"
🔹 بلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید و عجز و ناتوانی شما را در استدلال معقولانه نشان میدهد و دیگر این که میخواهید حرف خود را با توسل به زور وخشونت به کرسی بنشانید.
🔸 همچنین بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میشود، البته توجه منفی.
✅ خونسردی خود را حفظ کنید و کنترل خود را از دست ندهید، چون زمانی که کنترل خود را از دست میدهید و از کوره در میروید به همه نشان میدهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نیستید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
"هنگام بحثهای جدی صدايتان را بلند نكنيد!"
🔹 بلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید و عجز و ناتوانی شما را در استدلال معقولانه نشان میدهد و دیگر این که میخواهید حرف خود را با توسل به زور وخشونت به کرسی بنشانید.
🔸 همچنین بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میشود، البته توجه منفی.
✅ خونسردی خود را حفظ کنید و کنترل خود را از دست ندهید، چون زمانی که کنترل خود را از دست میدهید و از کوره در میروید به همه نشان میدهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نیستید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
مردان عاشق زنان واقعی می شوند
دکتر محسن محمدی نیا
#صوتی
مردان عاشق زنان واقعی می شوند
♻️دکترمحسن محمدی نیا
✅روانشناس رابطه و
✅زوج درمانگر
تحکیم روابط زوجین👩❤️💋👨
@harimezendgi👩❤️👨🦋
مردان عاشق زنان واقعی می شوند
♻️دکترمحسن محمدی نیا
✅روانشناس رابطه و
✅زوج درمانگر
تحکیم روابط زوجین👩❤️💋👨
@harimezendgi👩❤️👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞
#کلیپ
تو همونی بودی که وقتی اومدی
فهمیدم زندگی چقدر میتونه قشنگ باشه😍❤️🌸🍃
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#کلیپ
تو همونی بودی که وقتی اومدی
فهمیدم زندگی چقدر میتونه قشنگ باشه😍❤️🌸🍃
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_395
برام ثابت شده بود که ارسلان من رو دوست داره....اما نه از روی عشق بلکه از روی خودخواهی!اونقدر مغرور بود و به خودش اعتماد داشت که اگه چیزی رو تمام قد به دست نمیاورد،بهش بر میخورد! یا نه....بهتره بکم کسر شانش میشد!
اما منم واسه انجام چیزای توی ذهنم راهی جز ادعای دلبستگی پیدا کردن به این زندگی رو نداشتم....
سرم کج شد تا اون راحت تره بتونه لبم رو بمکه....دستامو دور گردنش انداختم و خودمو کشیدم جلو....حریصانه لب بالاییش رو خوردم....انصافا خوب میبوسید...بهتر از همه مردایی که باهاشون رابطه داشتم.....البته...بحث بوراک کاملا جدا بود....
دیگه کم کم داشتم میرفتم تو حس...یه دستش پایین اومد و رفت سمت خش*کم...
فورا ازش جدا شدمو پاهام رو جفت کردم...با اخم نگام کرد...ارسلان اینجور مواقع فقط توقع همکاری داشت اما فکر کنم خودشم یادش رفته خونه اش به خلوتی همیشه نیست....نیم لبخند کوتاهی زدم و گفتم:
-تو اتاقت نیستیم....این یک....خونه ات به خلوتی همیشه نیست این دو.....!
سرشو تکون داد:
-آره تو درست میگی.....دوست داشتی الان تو اتاق من بودیم!؟؟
گوشه لبمو زیر دندونم فشار دادمو گفتم:.
-آره...میدونی چرا!؟؟
خیره تو چشمام پرسید:
-چرا !؟
با لوندی نگاهش کردمو گفتم:
-چون حس میکنم بین پاهام خیس شده!
تا اینو گفتم سیبک گلوش آهسته بالا و پایین شد....صداش بم تر از همیشه به گوشم رسید:
-با یه لب !؟؟
انگشتمو روی لب برجسته اش کشیدمو گفتم:
-اهووووم!!! داغ کردم....
پاهامو یکم ازهم باز کردم و گفتم:
-نبض میزنه....انگار آتیش گرفته باشه...
یه نفس عمیق کشید...داغ بود نفسش...داغ داغ....دوباره سیبک گلوش با ریتم آشنایی بالا و پایین شد....
بدون اینکه چشم از چشماش بردارم،دستمو با منظور خاصی از روی لبش تا روی کمربندش پایین آوردم....و بعد حتی پایین تر هم اومد...سفتی مردونگیش از روی شلوار هم کاملا مشخص و واضح بود....تو دستم گرفتمشو گفت:
-هووووف....چقدر سفت شده ارسلان.....
سرشو آورد جلو...احساس میکردم از بدنش آتیش میزنه بیرون....لب زد:
-دلت میخواد بره اون تو!؟؟
با لوندی سرمو تکون دادم:
-خیلی زیاااااد...
دیگه نتونست طاقت بیاره..بلند شد...دستمو گرفت و گفت:
-دیگه نمیتونم تحمل کنم.....بلند شو....
بلند شدم...پس موفق شده بودم....با عجله سمت پله ها رفت و تند تند شروع کرد طی کردنشون...درحالی که منم پشت سرش به دنبالش کشیده میشدم.....
بالاخره رفت سمت اتاقش....رمز رو زد و درو وا کرد...بعدش من و هل داد داخل و خودشم وارد اتاق شد.دستمو گرفت....بدجوری بیقرار بود....هلم داد سمت دیوار....آخی گفتم و بهش نگاه کردم...از جلو بهمچسبید ...فکم رو تو دستش گرفت و شروع کرد خوردن لبهام....
ا نقدر تند و حریص لبهامو میخورد که نه فرصت همراهی پیدا میکردم و نه حتی آخ و اوخ گفتن.....با این حال خشونت و سرعتش رو دوست داشتم....این رابطه ها آدمو داغ میکرد....پاشو وسط پام گذاشت و زانوش رو به وسط پام فشار داد....
کنار گوشش آه کشیدم .....نفس نفس میزد....دستاشو گذاشت رو سینه هام و فشارشون داد.....از سر شهوت نالیدم:
-آااااخ ارسلان....آه...لعنتی.....اووووف....
بیشتر فشارشون داد و اینبار گردنم رو بوسید بعد ازم فاصله گرفت و گفت:
-هنوزم داغ....!؟؟هنوزن دلش میخواد!
نفس بریده گفتم:
-بیشتر از قبل.....
عقب رفت و گفت:
-پس خودت کمربندمو باز کن و درش بیار....
لوندانه نگاش کردمو گفتم:
-باشه....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
برام ثابت شده بود که ارسلان من رو دوست داره....اما نه از روی عشق بلکه از روی خودخواهی!اونقدر مغرور بود و به خودش اعتماد داشت که اگه چیزی رو تمام قد به دست نمیاورد،بهش بر میخورد! یا نه....بهتره بکم کسر شانش میشد!
اما منم واسه انجام چیزای توی ذهنم راهی جز ادعای دلبستگی پیدا کردن به این زندگی رو نداشتم....
سرم کج شد تا اون راحت تره بتونه لبم رو بمکه....دستامو دور گردنش انداختم و خودمو کشیدم جلو....حریصانه لب بالاییش رو خوردم....انصافا خوب میبوسید...بهتر از همه مردایی که باهاشون رابطه داشتم.....البته...بحث بوراک کاملا جدا بود....
دیگه کم کم داشتم میرفتم تو حس...یه دستش پایین اومد و رفت سمت خش*کم...
فورا ازش جدا شدمو پاهام رو جفت کردم...با اخم نگام کرد...ارسلان اینجور مواقع فقط توقع همکاری داشت اما فکر کنم خودشم یادش رفته خونه اش به خلوتی همیشه نیست....نیم لبخند کوتاهی زدم و گفتم:
-تو اتاقت نیستیم....این یک....خونه ات به خلوتی همیشه نیست این دو.....!
سرشو تکون داد:
-آره تو درست میگی.....دوست داشتی الان تو اتاق من بودیم!؟؟
گوشه لبمو زیر دندونم فشار دادمو گفتم:.
-آره...میدونی چرا!؟؟
خیره تو چشمام پرسید:
-چرا !؟
با لوندی نگاهش کردمو گفتم:
-چون حس میکنم بین پاهام خیس شده!
تا اینو گفتم سیبک گلوش آهسته بالا و پایین شد....صداش بم تر از همیشه به گوشم رسید:
-با یه لب !؟؟
انگشتمو روی لب برجسته اش کشیدمو گفتم:
-اهووووم!!! داغ کردم....
پاهامو یکم ازهم باز کردم و گفتم:
-نبض میزنه....انگار آتیش گرفته باشه...
یه نفس عمیق کشید...داغ بود نفسش...داغ داغ....دوباره سیبک گلوش با ریتم آشنایی بالا و پایین شد....
بدون اینکه چشم از چشماش بردارم،دستمو با منظور خاصی از روی لبش تا روی کمربندش پایین آوردم....و بعد حتی پایین تر هم اومد...سفتی مردونگیش از روی شلوار هم کاملا مشخص و واضح بود....تو دستم گرفتمشو گفت:
-هووووف....چقدر سفت شده ارسلان.....
سرشو آورد جلو...احساس میکردم از بدنش آتیش میزنه بیرون....لب زد:
-دلت میخواد بره اون تو!؟؟
با لوندی سرمو تکون دادم:
-خیلی زیاااااد...
دیگه نتونست طاقت بیاره..بلند شد...دستمو گرفت و گفت:
-دیگه نمیتونم تحمل کنم.....بلند شو....
بلند شدم...پس موفق شده بودم....با عجله سمت پله ها رفت و تند تند شروع کرد طی کردنشون...درحالی که منم پشت سرش به دنبالش کشیده میشدم.....
بالاخره رفت سمت اتاقش....رمز رو زد و درو وا کرد...بعدش من و هل داد داخل و خودشم وارد اتاق شد.دستمو گرفت....بدجوری بیقرار بود....هلم داد سمت دیوار....آخی گفتم و بهش نگاه کردم...از جلو بهمچسبید ...فکم رو تو دستش گرفت و شروع کرد خوردن لبهام....
ا نقدر تند و حریص لبهامو میخورد که نه فرصت همراهی پیدا میکردم و نه حتی آخ و اوخ گفتن.....با این حال خشونت و سرعتش رو دوست داشتم....این رابطه ها آدمو داغ میکرد....پاشو وسط پام گذاشت و زانوش رو به وسط پام فشار داد....
کنار گوشش آه کشیدم .....نفس نفس میزد....دستاشو گذاشت رو سینه هام و فشارشون داد.....از سر شهوت نالیدم:
-آااااخ ارسلان....آه...لعنتی.....اووووف....
بیشتر فشارشون داد و اینبار گردنم رو بوسید بعد ازم فاصله گرفت و گفت:
-هنوزم داغ....!؟؟هنوزن دلش میخواد!
نفس بریده گفتم:
-بیشتر از قبل.....
عقب رفت و گفت:
-پس خودت کمربندمو باز کن و درش بیار....
لوندانه نگاش کردمو گفتم:
-باشه....
@harimezendgi👩❤️👨🦋
✴️ سه شنبه 👈15 خرداد / جوزا 1403
👈26 ذی القعده 1445👈4 ژوین 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔷سالروز قیام پانزده خرداد " 1342 ش"
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
✅نقل و انتقال و جابجایی.
✅خرید و فروش.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅درختکاری.
✅و قضاء حوائج نیک است.
📛ولی انجام امور ازدواجی ممکن است به جدایی بکشد.
🚖سفر : مسافرت همراه صدقه خوب است.
👶مناسب زایمان و نوزاد عمری طولانی دارد.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج ثور است و برای امور زیر خوب است :
✳️رفتن به تفریحات سالم و شادی.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️نامه نگاری به دوست و مکاتبات.
✳️دیدار با دوستان.
✳️باغداری.
✳️و ارسال کالا به مشتری نیک است.
🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است.
👨👩👧👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت برای صحت جسم خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث رهایی از بلا می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث خلاصی از مرض می شود.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 27 سوره مبارکه "نحل" است.
قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین...
و از معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
👈26 ذی القعده 1445👈4 ژوین 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔷سالروز قیام پانزده خرداد " 1342 ش"
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
✅نقل و انتقال و جابجایی.
✅خرید و فروش.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅درختکاری.
✅و قضاء حوائج نیک است.
📛ولی انجام امور ازدواجی ممکن است به جدایی بکشد.
🚖سفر : مسافرت همراه صدقه خوب است.
👶مناسب زایمان و نوزاد عمری طولانی دارد.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز قمر در برج ثور است و برای امور زیر خوب است :
✳️رفتن به تفریحات سالم و شادی.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️نامه نگاری به دوست و مکاتبات.
✳️دیدار با دوستان.
✳️باغداری.
✳️و ارسال کالا به مشتری نیک است.
🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است.
👨👩👧👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت برای صحت جسم خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث رهایی از بلا می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث خلاصی از مرض می شود.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 27 سوره مبارکه "نحل" است.
قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین...
و از معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗓۱۴۰۳/۳/۱۵
💐زندگی شاد است غمگینش مکن
💐و چه زیباست
💐خنده بر صبح زدن
💐بنشين...
💐چای امروز تو مهمان منی
💐سلام صبح بخیر زندگی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
💐زندگی شاد است غمگینش مکن
💐و چه زیباست
💐خنده بر صبح زدن
💐بنشين...
💐چای امروز تو مهمان منی
💐سلام صبح بخیر زندگی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
صبح بخیرهایت
در جانم ریخت
طلوع را با تو باور دارم
من امروز
با صبح بخیر #تُ
شروع شدم..
#ایده_متن
@harimezendgi👩❤️👨🦋
در جانم ریخت
طلوع را با تو باور دارم
من امروز
با صبح بخیر #تُ
شروع شدم..
#ایده_متن
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#همسرانه
یادتان باشد تعریف از همسر و زحمات او نزد بقیه و زمانی که همسرتان هم صحبت های شما را می شنود، می تواند اثری شگفت انگیز بر روی او داشته باشد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
یادتان باشد تعریف از همسر و زحمات او نزد بقیه و زمانی که همسرتان هم صحبت های شما را می شنود، می تواند اثری شگفت انگیز بر روی او داشته باشد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
👸 #خانوما_بخونن
درخواست_کردن_از_مرد_ها
یه واقعیتی هست و اونم اینه که مردها ذاتا دوست دارن که از زنشون #حمایت کنن
هر چی بیشتر اعلام نیاز کنین و ازشون در موارد مختلف بخواین که کاری واستون انجام بدن، اونها هم بیش تر بهتون توجه میکنن و اون وقت شما بیش تر در موضع یه زن لطیف و خانوم قرار میگیرین.
❌از واژه هایی مثل:
بلدم
خودم میتونم
نمیخوام و...
به شدت دوری کنین "
بارها گفتیم و بازم میگیم که اجازه بدین که ازتون حمایت کنن چون مردها ذاتاً حمایت کننده به دنیا امدند ... نه تنها با این کار چیزی از ما کم نمیشه بلکه این کار ما احساس خوبی رو به اونها میده و این احساس خوب به زندگی خود ما برمیگرده...
@harimezendgi👩❤️👨🦋
درخواست_کردن_از_مرد_ها
یه واقعیتی هست و اونم اینه که مردها ذاتا دوست دارن که از زنشون #حمایت کنن
هر چی بیشتر اعلام نیاز کنین و ازشون در موارد مختلف بخواین که کاری واستون انجام بدن، اونها هم بیش تر بهتون توجه میکنن و اون وقت شما بیش تر در موضع یه زن لطیف و خانوم قرار میگیرین.
❌از واژه هایی مثل:
بلدم
خودم میتونم
نمیخوام و...
به شدت دوری کنین "
بارها گفتیم و بازم میگیم که اجازه بدین که ازتون حمایت کنن چون مردها ذاتاً حمایت کننده به دنیا امدند ... نه تنها با این کار چیزی از ما کم نمیشه بلکه این کار ما احساس خوبی رو به اونها میده و این احساس خوب به زندگی خود ما برمیگرده...
@harimezendgi👩❤️👨🦋
Audio
#صوتی
همسرم از ابراز محبت کلامی دریغ می کند..
✅دکتر محسن محمدی نیا معین
♻️روانشناس و
♻️مشاورخانواده
♻️تحکیم روابط زوجین
@harimezendgi👩❤️👨🦋
همسرم از ابراز محبت کلامی دریغ می کند..
✅دکتر محسن محمدی نیا معین
♻️روانشناس و
♻️مشاورخانواده
♻️تحکیم روابط زوجین
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#همسرانه
🔹 یادتون باشه برای دوام زندگیتون همیشه به مردتون «حال و احساس خوب» بدید!!!
🔸 حال و احساس خوب یعنی چی؟! یعنی احساس کنه که مهمه، ارزشمنده و بهش نیاز دارید. یعنی در کنار شما آرامش داشته باشه و همش نگران نباشه که نکنه الان بهش یه گیری میدید.
🔹 حس استقلال خودش رو حفظ کنه و یه موجود وابسته و چسبنده نباشه. احساس امنیت داشته باشه. بدونه که در هر شرایطی چه خوشی و چه ناراحتی یک تکیه گاه داره...
@harimezendgi👩❤️👨🦋
🔹 یادتون باشه برای دوام زندگیتون همیشه به مردتون «حال و احساس خوب» بدید!!!
🔸 حال و احساس خوب یعنی چی؟! یعنی احساس کنه که مهمه، ارزشمنده و بهش نیاز دارید. یعنی در کنار شما آرامش داشته باشه و همش نگران نباشه که نکنه الان بهش یه گیری میدید.
🔹 حس استقلال خودش رو حفظ کنه و یه موجود وابسته و چسبنده نباشه. احساس امنیت داشته باشه. بدونه که در هر شرایطی چه خوشی و چه ناراحتی یک تکیه گاه داره...
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#زناشویی
نکاتی برای داشتن زندگی زناشویی موفق😘
- به یکدیگر دلگرمی بدهید و در هر شرایطی از هم حمایت کنید: آنچه در دلگرمی وجود دارد، امنیت روانی است. اگر پیش از ازدواج همسرتان به پدر و مادرش تکیه می کرد، حال باید بتواند به شما تکیه کند.
- با یکدیگر راحت و صادقانه ارتباط برقرار کنید: احساسات و افکار خود را با کمال میل و راحت بیان کنید، در بعضی از مواقع مانند زمان عصبانیت لازم است گفتگوها را به تعویق بیاندازید.
- خودتان را بپذیرید: خودپذیری یعنی احترام به خود، خواسته ها، حقوق و در کل احترام و جدیت در زندگی. افرادی که خودپذیری بیشتری دارند، در پذیرش دیگران تواناترند. خودپذیری متقابل، موجب رشد و کمال شما و رابطه تان می شود.
- جرات به خرج دهید و ناقص بودن خود را بپذیرید: وقتی به خاطر اشتباهات، شجاعانه معذرت می خواهید، دیوار کمال طلبی های کاذب، تسلط و قدرت طلبی های بیمارگون را فرو می ریزید و با یک عذرخواهی ساده، راه را برای صمیمیتی بیش از پیش آماده 🦋
@harimezendgi👩❤️👨🦋
نکاتی برای داشتن زندگی زناشویی موفق😘
- به یکدیگر دلگرمی بدهید و در هر شرایطی از هم حمایت کنید: آنچه در دلگرمی وجود دارد، امنیت روانی است. اگر پیش از ازدواج همسرتان به پدر و مادرش تکیه می کرد، حال باید بتواند به شما تکیه کند.
- با یکدیگر راحت و صادقانه ارتباط برقرار کنید: احساسات و افکار خود را با کمال میل و راحت بیان کنید، در بعضی از مواقع مانند زمان عصبانیت لازم است گفتگوها را به تعویق بیاندازید.
- خودتان را بپذیرید: خودپذیری یعنی احترام به خود، خواسته ها، حقوق و در کل احترام و جدیت در زندگی. افرادی که خودپذیری بیشتری دارند، در پذیرش دیگران تواناترند. خودپذیری متقابل، موجب رشد و کمال شما و رابطه تان می شود.
- جرات به خرج دهید و ناقص بودن خود را بپذیرید: وقتی به خاطر اشتباهات، شجاعانه معذرت می خواهید، دیوار کمال طلبی های کاذب، تسلط و قدرت طلبی های بیمارگون را فرو می ریزید و با یک عذرخواهی ساده، راه را برای صمیمیتی بیش از پیش آماده 🦋
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_396
درحالی که یه لبخند لوند به ، صورتم حالتی از شیطنت و شهوت داده بود نگاش کردم و بعد دستامو به سمت کمربندش دراز کردم...جلوی شلوارش کاملا باد کرده بود و برجسته تر شده بود.....
زبون تر و داغمو روی لبهام کشیدم و اینکارو یکم لفت دادم تا بیقرارش کنم و شده بود هم....بدجوری بیقرار و بیتاب شده بود...ریتم نفسهاش عادی و نرمال نبود....تنشم داغ داغ شده بود....هیچوقت ارسلان رو تا به این حد بیقرار و تحریک شده ندیده بودم...هیچوقت!
سرش خم بود و دستهامو نگاه میکرد....کمربندشو باز کردم و بعد چشمامو بستمو دستمو با لذت روی خشتکش سُر دادم...کلفتیش...داغیش....سفتیش....حال خودم رو هم ناخوش و تب دار کرد....دیگه نتونستم با لوندی پیش برم....
بی طاقت و مشتاق دکمه شلوارشو همباز کردم و بعد زیپشلوار رو کشیدم پایین....مردونگیش صاف و شق پرید بیرون....
با لذت نگاش کردم و گفتم:
-دلم میخواد طعمشو بفهمم.....میخوام بخورمش.....
لبخندی گوشه ی لبش نشست.انگار از این گار خوشش میومد...چیزی نگفت...آب از لب و لوچه هردومون راه افتاده بود اما همینکه خواستم تو دستام بگیرمش یه نفر به در زد....درست سر بزنگاه...
نگاهی به ارسلان انداختم ...با اخم سرشو تکون داد و گفت:
-ولش کن ادامه بده...
دستاشو دو طرفم به دیوار تکیه داد و منتظر حرکت من بود....خودمو کشیدم پایین...توی دستام گرفتمش...اما باز قبل هر کاری دوباره یه نفر به در زد....اینبار چند بار پشت سرهم...
ارسلان دستشو مشت کرد و گفت:
-اه لعنت لعنت.....
منتظر نگاش کردم ....که چکار باید بکنم...اما صدای مادرش به تردیدها پایان داد:
-ارسلان!؟؟ تو اتاقتی!؟؟؟
ارسلان باز لعنتی به شانس بدش فرستاد و بعد گفت:
-بله هستم.....
-درو باز کن و بیا بیرون کار مهمی باهات دارم....
نفسش رو با حرص و کلافگی بیرون فرستاد.و بعد دستاشو از روی دیوار برداشت و با فاصله گرفتن از من زیپ شلوارش رو بالا کشید و کمربندش رو بست...خیلی عصبی بود.دستشو سمتم دراز کرد تا بلند بشم.....نگاهم پی مردونگیش بود...هنوز همونطور تحریک بود و نمیدونم اون چجوری میخواست بره پیش مادرش.....دستی به صورت گرمش کشید و گفت:
-یه چند دقیقه ی دیگه میام....شما برو پایین من میام....
مادرش عصبی گفت:
-میخوام همینجا باهات صحبت کنم....!
پووووفی کرد و رو به من گفت:
-خودتو مرتب کن...دکمه ی پیرهنتم باز شده ببندش...
بدون اینکه چیزی بگمو حرفی بزنم خودمو مرتب کردم...زمزمه وار باخودش لب زد" بخشک ای شانس.....یه بار که خودش اومد اینجوری شد..."
این حرف رو زد و پرسید:
-آماده ای!؟
-اهووم....
از اطمینان من که باخبر شد سمت در رفت و درو باز کرد.مادرش اومد داخل....حواسش پی اینکه ممکنه ما درحال انجام چه کاری بوده باشیم نرفت...یه راست رفت و روی مبل نشست و گفت:
-بیا میخوام درمورد یه موضوع مهمی باهات صحبت کنم.....
ارسلان که انگار هنوزم دلش میخواست ادامه ی حرکت قبلی رو بریم گفت:
-نمیشه بزارینش واسه یه وقت دیگه!؟؟
مادرش مصرانه گفت:
-نه....خیلی مهم باید باهات صحبت کنم....
لبخندی زدم و گفتم:
-من میرم بیرون که راحت حرف بزنید....
اینو گفتم و از اتاق بیرون رفتم...خب این بهترین فرصت بود تا بوراک رو " حداقل" ببینم.....
آره....من اونقدر دوستش داشتم که حتی به دیدنش هم راضی بودم...حتی از دور....
از پله ها پایین رفتم....از گوشه چشم چپ و راستمو نگاه کردم....توی سالن نبود...ضایع بود هم اگه شخصا میرفتم و بقیه جاهارو چک میکردم واسه همین با صدای بلند چندبار سُرفه کردم که اگه هست بفهمه من تنهام بعدهم با قدمهایی آرام به سمت حیاط رفتم....
توی حیاط بود...کنار شفیع ایستاده بود و سگهارو نوازش میکرد....دلم به تپش افتاد....تصمیم گرفتم برم سمتش....هرچه بادا باد!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
درحالی که یه لبخند لوند به ، صورتم حالتی از شیطنت و شهوت داده بود نگاش کردم و بعد دستامو به سمت کمربندش دراز کردم...جلوی شلوارش کاملا باد کرده بود و برجسته تر شده بود.....
زبون تر و داغمو روی لبهام کشیدم و اینکارو یکم لفت دادم تا بیقرارش کنم و شده بود هم....بدجوری بیقرار و بیتاب شده بود...ریتم نفسهاش عادی و نرمال نبود....تنشم داغ داغ شده بود....هیچوقت ارسلان رو تا به این حد بیقرار و تحریک شده ندیده بودم...هیچوقت!
سرش خم بود و دستهامو نگاه میکرد....کمربندشو باز کردم و بعد چشمامو بستمو دستمو با لذت روی خشتکش سُر دادم...کلفتیش...داغیش....سفتیش....حال خودم رو هم ناخوش و تب دار کرد....دیگه نتونستم با لوندی پیش برم....
بی طاقت و مشتاق دکمه شلوارشو همباز کردم و بعد زیپشلوار رو کشیدم پایین....مردونگیش صاف و شق پرید بیرون....
با لذت نگاش کردم و گفتم:
-دلم میخواد طعمشو بفهمم.....میخوام بخورمش.....
لبخندی گوشه ی لبش نشست.انگار از این گار خوشش میومد...چیزی نگفت...آب از لب و لوچه هردومون راه افتاده بود اما همینکه خواستم تو دستام بگیرمش یه نفر به در زد....درست سر بزنگاه...
نگاهی به ارسلان انداختم ...با اخم سرشو تکون داد و گفت:
-ولش کن ادامه بده...
دستاشو دو طرفم به دیوار تکیه داد و منتظر حرکت من بود....خودمو کشیدم پایین...توی دستام گرفتمش...اما باز قبل هر کاری دوباره یه نفر به در زد....اینبار چند بار پشت سرهم...
ارسلان دستشو مشت کرد و گفت:
-اه لعنت لعنت.....
منتظر نگاش کردم ....که چکار باید بکنم...اما صدای مادرش به تردیدها پایان داد:
-ارسلان!؟؟ تو اتاقتی!؟؟؟
ارسلان باز لعنتی به شانس بدش فرستاد و بعد گفت:
-بله هستم.....
-درو باز کن و بیا بیرون کار مهمی باهات دارم....
نفسش رو با حرص و کلافگی بیرون فرستاد.و بعد دستاشو از روی دیوار برداشت و با فاصله گرفتن از من زیپ شلوارش رو بالا کشید و کمربندش رو بست...خیلی عصبی بود.دستشو سمتم دراز کرد تا بلند بشم.....نگاهم پی مردونگیش بود...هنوز همونطور تحریک بود و نمیدونم اون چجوری میخواست بره پیش مادرش.....دستی به صورت گرمش کشید و گفت:
-یه چند دقیقه ی دیگه میام....شما برو پایین من میام....
مادرش عصبی گفت:
-میخوام همینجا باهات صحبت کنم....!
پووووفی کرد و رو به من گفت:
-خودتو مرتب کن...دکمه ی پیرهنتم باز شده ببندش...
بدون اینکه چیزی بگمو حرفی بزنم خودمو مرتب کردم...زمزمه وار باخودش لب زد" بخشک ای شانس.....یه بار که خودش اومد اینجوری شد..."
این حرف رو زد و پرسید:
-آماده ای!؟
-اهووم....
از اطمینان من که باخبر شد سمت در رفت و درو باز کرد.مادرش اومد داخل....حواسش پی اینکه ممکنه ما درحال انجام چه کاری بوده باشیم نرفت...یه راست رفت و روی مبل نشست و گفت:
-بیا میخوام درمورد یه موضوع مهمی باهات صحبت کنم.....
ارسلان که انگار هنوزم دلش میخواست ادامه ی حرکت قبلی رو بریم گفت:
-نمیشه بزارینش واسه یه وقت دیگه!؟؟
مادرش مصرانه گفت:
-نه....خیلی مهم باید باهات صحبت کنم....
لبخندی زدم و گفتم:
-من میرم بیرون که راحت حرف بزنید....
اینو گفتم و از اتاق بیرون رفتم...خب این بهترین فرصت بود تا بوراک رو " حداقل" ببینم.....
آره....من اونقدر دوستش داشتم که حتی به دیدنش هم راضی بودم...حتی از دور....
از پله ها پایین رفتم....از گوشه چشم چپ و راستمو نگاه کردم....توی سالن نبود...ضایع بود هم اگه شخصا میرفتم و بقیه جاهارو چک میکردم واسه همین با صدای بلند چندبار سُرفه کردم که اگه هست بفهمه من تنهام بعدهم با قدمهایی آرام به سمت حیاط رفتم....
توی حیاط بود...کنار شفیع ایستاده بود و سگهارو نوازش میکرد....دلم به تپش افتاد....تصمیم گرفتم برم سمتش....هرچه بادا باد!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#بهترین_کانالهای_تلگرام_رابه_شمامعرفی_میکنیم
#تیم_مدیریت_تبالات_سلوک 👇🏽👇🏽👇🏽
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ملت عشق
☆؛@GhalamdanEshgh
گلچینی ترانه های قدیمی اما طلا
☆؛@avazasil_irani
حرف های دلنشین باخدا
☆؛@khuda_aa
قشنگ ترین دلنوشته زیبا ترین متن
☆؛@jomlea
لذت آشپزی ایرونی همراه با فیلم
☆؛@ashpazieirani
نسکافه
☆؛@Nescafe_coffee
یه دنیا عکس پروفایل
☆؛@cafeaks1
جملات تکان دهنده هشـت ریشتـری
☆؛@matn_nab20
پزشک خود باشیم
☆؛@Doctor_self
ترانه های ماندگار و خاطره انگیز
☆؛@mosighiasilvaclasiic
جملات سنگین و حرف حساب
☆؛@ZiBaTaRiN_JoMaLaT
فال ارمنی بازگشت معشوق صدرصد دقیق
☆؛@falesaghar
ویدیو استوری
☆؛@clip_kota
حس تازه ، آرامش ناب
☆؛@abnabatti
آرامبخش ترین متنهاکلیپ واستوری
☆؛@mahfeldostaneh
ذِکرها ودعاهای گرهگشا سرکتاب قرآنی دقیق
☆؛@quran_karimee
با دوبیتی هاش ، عاشقی کن
☆؛@shirinroyayi
متنها و استوری های بسیار زیبا
☆؛@Mehrabani_Ha
غذاهای نونی 5 دقیقه ای
☆؛@kkadbanooo
زیبا ترین کلیپ خرداد ماهی و متن تولد
☆؛@tavalodmibarak2
پست های ناب، قشنگ و خاص
☆؛@Zendegijarist2
معدن عکس پروفایل
☆؛@shahreeaks
جرعه ای آرامش
☆؛@kolbebaroni
شعر خوب ، حال خوب
☆؛@kolbehmatn
زخم های دلتنگی
☆؛@bargrizan_mm
بهار سبز سبز من باش
☆؛@Baharsabzam
انواع شیرینی همراه با فیلم
☆؛@deserkade
تکنیک گیاهی وزیبایی پوست ومو
☆؛@salembem
متنهایی که حالتونو خوب میکنه
☆؛@Shernabbbb
آهنگهایی که حال شما رو خوب میکنه
☆؛@NAVAZANDEGAN
عاشق خودت باش
☆؛@BehtareenBash
شیکترین دیزاین دسرو ژله فـودکده
☆؛@food_kadee
پی دی اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
☆؛@ppdffff
قانون جذب فرشتگانرازجذب
☆؛@razjazbe
کتاب کتاب کتاب کتاب
☆؛@kettabiism
کتاب کتاب کتاب کتاب
☆؛@bokhapdf
افزایش قد و تغییر رنگ چشم با سابلیمینال
☆؛@subliminal_radan
گنجینه ای ازذکرهای حاجت مجرب وسریع
☆؛@jomalate10rishteri
چگونه از کائنات درخواست کنیم؟
☆؛@moovafaghiiat
دلدادگان عاشق
☆؛@delldadeghan
کانال ترفندجور واجور
☆؛@Tarfandsani
کلی پروفایل خاص و قشنگ
☆؛@ZZhianaa
کانال دکتر الهی قمشه ای
☆؛@Drelahigomsheii
نجوای عـشق ودلبری
☆؛@shabhaytalkh
زیباترین اشعار
☆؛@av_baroon
انواع خورشت وشیرینی
☆؛@Reyhanekittchen
از جنس اگاهی و تفکر
☆؛@kamitafacor
استوری و متن عاشقانه
☆؛@deeeltangam
پروفایل هایی که هیچ جا ندیدی
☆؛@photoniceee
عاشقانه های از جنس دلتنگی
☆؛@Shabaahengam
عکسنوشتهپروفـایلباکلاس وزیبا
☆؛@ax_profile_shik
کلیپهای محشر اینستاگرام
☆؛@to_eshghami
تصاویر زیبا پروفایل شیک
☆؛@profilshiky
زیباترین استوری های شیک و متنوع
☆؛@Akstalaiy
آموزش غذا دسر و شیرینی خوشمزه
☆؛@FOOToFAN_ASHPAZI
کلیپ و متن تولدت مبارک
☆؛@tavalodtavalod99
خوشگلترین کلیپ استوری اینستایی
☆؛@Donyayekelipmersiy
۷۰۰۰۰ عکسنوشته کمیاب پروفایل
☆؛@ziba_profill
زیبا ترین کلیپ های پدر و مادران آسمانی
☆؛@madardostatdaramj
قویترین دعایی که. معجزه میکند
☆؛@KanzolKhavas
متن هایی که روح تو را آرام می کند
☆؛@bitohargezjjj
آهنگهای شاد جدید گلچین آهنگهای قدیمی ۱۴۰۳
☆؛@music_remixshad
زندگی همسرانه و زناشویی من
☆؛@harimezendgi
گالری عکس پروفایل
☆؛@aks_profilestar
آهنگهای شاد گلچین ریمیکسای عاشقانه۱۴۰۳
☆؛@Pezhvak5
پروکسی رایگان
☆؛@proxyporsoat
اِستوری اَنگیزشی
☆؛@StoriAm0_5
بنام مادرم به عشق پدرم
☆؛@benamepedar_madar
خوشگلترین عکس نوشته زیباترین استوری
☆؛@mersikehastiypro
اینجا پر از حال خوبه
☆؛@afarinesh8
اشعار ممنوعه
☆؛@kalameJan
#ویژه : دلنویس
☆؛@delnvesa
🍎 @sulooktab
#تیم_مدیریت_تبالات_سلوک 👇🏽👇🏽👇🏽
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ملت عشق
☆؛@GhalamdanEshgh
گلچینی ترانه های قدیمی اما طلا
☆؛@avazasil_irani
حرف های دلنشین باخدا
☆؛@khuda_aa
قشنگ ترین دلنوشته زیبا ترین متن
☆؛@jomlea
لذت آشپزی ایرونی همراه با فیلم
☆؛@ashpazieirani
نسکافه
☆؛@Nescafe_coffee
یه دنیا عکس پروفایل
☆؛@cafeaks1
جملات تکان دهنده هشـت ریشتـری
☆؛@matn_nab20
پزشک خود باشیم
☆؛@Doctor_self
ترانه های ماندگار و خاطره انگیز
☆؛@mosighiasilvaclasiic
جملات سنگین و حرف حساب
☆؛@ZiBaTaRiN_JoMaLaT
فال ارمنی بازگشت معشوق صدرصد دقیق
☆؛@falesaghar
ویدیو استوری
☆؛@clip_kota
حس تازه ، آرامش ناب
☆؛@abnabatti
آرامبخش ترین متنهاکلیپ واستوری
☆؛@mahfeldostaneh
ذِکرها ودعاهای گرهگشا سرکتاب قرآنی دقیق
☆؛@quran_karimee
با دوبیتی هاش ، عاشقی کن
☆؛@shirinroyayi
متنها و استوری های بسیار زیبا
☆؛@Mehrabani_Ha
غذاهای نونی 5 دقیقه ای
☆؛@kkadbanooo
زیبا ترین کلیپ خرداد ماهی و متن تولد
☆؛@tavalodmibarak2
پست های ناب، قشنگ و خاص
☆؛@Zendegijarist2
معدن عکس پروفایل
☆؛@shahreeaks
جرعه ای آرامش
☆؛@kolbebaroni
شعر خوب ، حال خوب
☆؛@kolbehmatn
زخم های دلتنگی
☆؛@bargrizan_mm
بهار سبز سبز من باش
☆؛@Baharsabzam
انواع شیرینی همراه با فیلم
☆؛@deserkade
تکنیک گیاهی وزیبایی پوست ومو
☆؛@salembem
متنهایی که حالتونو خوب میکنه
☆؛@Shernabbbb
آهنگهایی که حال شما رو خوب میکنه
☆؛@NAVAZANDEGAN
عاشق خودت باش
☆؛@BehtareenBash
شیکترین دیزاین دسرو ژله فـودکده
☆؛@food_kadee
پی دی اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
☆؛@ppdffff
قانون جذب فرشتگانرازجذب
☆؛@razjazbe
کتاب کتاب کتاب کتاب
☆؛@kettabiism
کتاب کتاب کتاب کتاب
☆؛@bokhapdf
افزایش قد و تغییر رنگ چشم با سابلیمینال
☆؛@subliminal_radan
گنجینه ای ازذکرهای حاجت مجرب وسریع
☆؛@jomalate10rishteri
چگونه از کائنات درخواست کنیم؟
☆؛@moovafaghiiat
دلدادگان عاشق
☆؛@delldadeghan
کانال ترفندجور واجور
☆؛@Tarfandsani
کلی پروفایل خاص و قشنگ
☆؛@ZZhianaa
کانال دکتر الهی قمشه ای
☆؛@Drelahigomsheii
نجوای عـشق ودلبری
☆؛@shabhaytalkh
زیباترین اشعار
☆؛@av_baroon
انواع خورشت وشیرینی
☆؛@Reyhanekittchen
از جنس اگاهی و تفکر
☆؛@kamitafacor
استوری و متن عاشقانه
☆؛@deeeltangam
پروفایل هایی که هیچ جا ندیدی
☆؛@photoniceee
عاشقانه های از جنس دلتنگی
☆؛@Shabaahengam
عکسنوشتهپروفـایلباکلاس وزیبا
☆؛@ax_profile_shik
کلیپهای محشر اینستاگرام
☆؛@to_eshghami
تصاویر زیبا پروفایل شیک
☆؛@profilshiky
زیباترین استوری های شیک و متنوع
☆؛@Akstalaiy
آموزش غذا دسر و شیرینی خوشمزه
☆؛@FOOToFAN_ASHPAZI
کلیپ و متن تولدت مبارک
☆؛@tavalodtavalod99
خوشگلترین کلیپ استوری اینستایی
☆؛@Donyayekelipmersiy
۷۰۰۰۰ عکسنوشته کمیاب پروفایل
☆؛@ziba_profill
زیبا ترین کلیپ های پدر و مادران آسمانی
☆؛@madardostatdaramj
قویترین دعایی که. معجزه میکند
☆؛@KanzolKhavas
متن هایی که روح تو را آرام می کند
☆؛@bitohargezjjj
آهنگهای شاد جدید گلچین آهنگهای قدیمی ۱۴۰۳
☆؛@music_remixshad
زندگی همسرانه و زناشویی من
☆؛@harimezendgi
گالری عکس پروفایل
☆؛@aks_profilestar
آهنگهای شاد گلچین ریمیکسای عاشقانه۱۴۰۳
☆؛@Pezhvak5
پروکسی رایگان
☆؛@proxyporsoat
اِستوری اَنگیزشی
☆؛@StoriAm0_5
بنام مادرم به عشق پدرم
☆؛@benamepedar_madar
خوشگلترین عکس نوشته زیباترین استوری
☆؛@mersikehastiypro
اینجا پر از حال خوبه
☆؛@afarinesh8
اشعار ممنوعه
☆؛@kalameJan
#ویژه : دلنویس
☆؛@delnvesa
🍎 @sulooktab